جدول جو
جدول جو

معنی گزاف گفتن - جستجوی لغت در جدول جو

گزاف گفتن(غَ بِ سَ کَ / کِ دَ)
لاف زدن. عبث گفتن. بیهوده گفتن. به دروغ چیزی را بر خود بستن که ندارد:
گفت خر آخر همی زن لاف لاف
در غریبی بس توان گفتن گزاف.
مولوی.
چو گزافی نگفت از او مازار
گفت چیزی که برده ای بازآر.
اوحدی
لغت نامه دهخدا
گزاف گفتن
چیزی را بخود بستن لاف زدن: گفت خر آخر همی زن لاف لاف در غریبی بس توان گفتن گزاف. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بُ کَ دَ)
موافق واقع نگفتن. غیرواقع گفتن
لغت نامه دهخدا
(مَتْیْ)
آه کشیدن. رجوع به اف شود، مردم افریقیه. (نفح الطیب الدره الفائقه فی محاسن الافارقه. تألیف تیفاشی) (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا